دانی که چرا مهر جبین خاک حسین است؟
چون قبله ی دل پیکر صد چاک حسین است
دانی که چرا چوب شود قسمت آتش؟
بی حرمتیش بر لب و دندان حسین است
دانی که چرا آب فراتست گل آلود؟
شرمنده زلعل لب عطشان حسین است
دانی که چرا کعبه ی حق گشته سیه پوش
یعنی که خدا هم عزادار حسین است
بار الها از یک سو باید بمانیم تا شهید آینده شویم واز سوی دیگر باید شهید شویم تا آینده بماند .
هم باید بمانیم تا فردا شهید نشود و هم باید شهید شویم تا فردا بماند. عجب دردی است چه میشد که
امروز شهید میشدیم و فردا زنده و دوباره شهید میشدیم. «شهید مهدی رجب بیگی»
تو سرخ و سپید میشوی میدانم
سیبی که رسیده میشوی میدانم
انگار که بو برده ای از باغ بهشت
آخر تو شهید میشوی میدانم (انشاءا...) شادی روح شهدا وامام شهداصلوات
کاش مهدى به جهان چهره هویدا مى کرد / گره از مشکل پیچیده ى ما وا مى کرد کاش مى آمد و با آمدنش از ره لطف / قبر مخفى شده ى فاطمه پیدا مى کرد . . . ولادت امام زمان (عج) مبارک باد
در کوچه باز ایستاده است آنکه نگاهش یا به آسمان است که باران ببارد یا به دور دستها مینگرد که بازآیی منتظرش مگذار با توام ای بنده ی غرور کاش روزی بیایی از دور لااقل بی تابیش را ببینی هر گاه از کوچه میگذرم این بی تاب دیدار تو ،مرا به فکر می اندازد ومن حیران از بی توجهی هایت و عشق بی منت منتظر کوچه مان سر به زیر دوباره به خانه باز می گردم. و روی صندلی می نشینم لختی با خودم خلوت میکنم که چیست این دوست داشتن وهر بار به تعبیری متفاوت از پیش دست می یابم راستی ای دوست چیست این دوست داشتن ؟
خداوندا تو میدانی که انسان بودن و ماندن در این دنیا چه دشوار است، چه رنجی میکشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است